با نفس عمیقی هوا مطلوب بهاری رو می بلعم و به همه چیزهایی فکر می کنم که با خودم عهد بستم عملی شون کنم. عهد بستم که آخرین سال از قرن حاضر رو متفاوت تر از هر سالی زندگی کنم. عهد کردم دو ماه نیم باقی مونده تا تولدم رو متفاوت زندگی کنم و روز تولدم یک هدیه به خودم بدم. ؛ شاید یک عطر عالی یا . آخ چقدر دلم می خواد یک تنبک برای خودم بخرم و برم کلاس. ساز قبلی که با مشغله های بیشمار و فرصت نداشتن ها همراه شد و نیمه کاره موند و همسر اینقدر لفتش داد برای بردن واسه تعویض سیم‌هاش که باردار شدم و با به دنیا اومدن ماه جانک سالهاست داره خاک می خوره.

پُرم از فکر و برنامه.

یکی از برنامه ها یک شروع جدید بود توی فضایی که حالم رو بهتر کنه. یک جایی که حس خوبی بهم بده و این شروع دوباره رو القا کنه و اینجا همون شروع جدید هست. شروعی که نمی دونم چه سالی ساختم‌ش و به فراموشی سپردم اما چند ماه قبل که وسوسه جابجایی دلم را قلقلک داد پیدایش کردم. عنوان و اسم نویسنده مربوط به زمان ایجاد اینجاست و من حالا بعد از چند ماه که در کش و قوس جابجا شدن یا نشدن پا در هوا مانده بودم؛ امروز  شروع می کنم و اگر موندنی شدم اینجا شاید پستهای قدیمی را کم کم به اینجا منتقل کنم.

قصد دارم با مهار "سخت ش کن" که باعث شده خیلی از کارها را پشت گوش بیندازم یا از انجام‌شون فرار کنم و کارهای روتین و ساده‌تر را پیش بگیرم؛ روبرو شوم.

مثل پختن کیک و شیرینی که همیشه پشت گوش میانداختم. شاید چون مامان اهل این چیزها نبود. من اما نمی‌خوام ماه‌جانک هم چنین رویه‌ای رو در اثر نوع رفتار من در پیش بگیره مگر اینکه خودش علاقه‌ای به این کار نداشته باشه. 

مثل شروع یک کار درآمدزای جدید که این روزها مشغول مطالعه ش هستم. 

مثل پختن غذاهای جدید. مثل بیرون رفتن های از قبل برنامه ریزی نشده و شروع دوباره کار Database و Programming.

مثل طفره نرفتن از خوندن کتابهای تربیتی و خیلی کارهای دیگه که دوست دارم انجام بدم و بعد از کمی فکر بهش میگم سخت ِ ولش کن

 

پارسال یکی از مهمترین برنامه هام خوندن ده تا کتاب خیلی خوب در طول سال بود و من سال 98 با وجود یک وروجک شیطون، مسافرت‌ها، مهمان آمدن‌ها و بد حالی‌های پاییز و  بیشتر از ده تا کتاب خیلی خوب خوندم.

امسال با خودم قرار گذاشتم کنار تربیت ماه جانک شروع کنم به تربیت یک غزل جدید که دید متفاوتی به زندگی و خویشتن خویش داره. غزلی که فراموش کنه تمام کج خلقی‌هایی که با خودش داشت. کنار بزاره تمام تنبیه کردن‌های تکراری خودش برای یک خطایی که یک روز یک جایی ازش سر زده و حالا بی انصافانه هر چند وقت یک بار برای اون خطاها خودش رو سرزنش می کنه. باید قدردان خودم باشم و یاد بگیرم احساس رضایت از خود رو در درونم به وجود بیارم.

قراره عادت‌های مثبت و خوبی جای عادت‌های بد رو بگیرن و از ساده‌ترین هاشون شروع کردم

این جا قراره مروری باشه به روند تغییرات بانویی که داره تلاش می کنه خودش رو دوست داشته باشه و زندگی‌ش رو از نو بسازه

 

+ هنوز نمیدونم دل می بندم به اینجا و می مونم یا نه. هنوز نمیدونم آدرس رو عمومی اعلام کنم نه. هنوز تصمیم نگرفتم چه کنم

پرت ِ حواس من سمت خیالت

یک ,رو ,کنم ,کنه ,مثل ,خودش ,که با ,کنم و ,ده تا ,کتاب خیلی ,خودش رو

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پاسارگاد تاباک |قهوه جوش| پیپ| توتون| فندک زیپو آژانس مسافرتی قصران گشت |تورهای مسافرتی | پیکاپ ویزا مرکز پخش کالای برق نور فروشگاه اینترنتی dark light(: کتاب جامع آزمون صلاحیت بالینی رایگان و به روز ( گروه ریاضی بهارستان 1 ( ریاضی پویا پرشیا دانلود | جدیدترین مرجع دانلود ایران